۱۳۸۹ شهریور ۲, سه‌شنبه

...خیال همچنان از اندوه نشات می گیرد






که حاصل «هیچ » است . این رنج آن را زاده است ٬ اگر چه اندوه من این سان نیست.



شاید که «هیچ » چیز بی اهمیتی باشد چرا که هیچ چیز اندوه مرا نزاده است



اگر چه اندوهی است راستین ٬ اما برای من بس مهم است



آن مصیبتی که مرا اندوهگین می کند ٬ نزد کس دیگری است



علت اش مهم نیست ٬ اما بر آنچه هنوز ناشناخته است ٬ نامی نتوانم نهاد



اما برای سوزاندن من کافی است ٬ به گمانم اندوه بی نام است.



شکسپیر.ریچارد دوم.پرده دوم

هیچ نظری موجود نیست: