...خیال همچنان از اندوه نشات می گیرد
که حاصل «هیچ » است . این رنج آن را زاده است ٬ اگر چه اندوه من این سان نیست.
شاید که «هیچ » چیز بی اهمیتی باشد چرا که هیچ چیز اندوه مرا نزاده است
اگر چه اندوهی است راستین ٬ اما برای من بس مهم است
آن مصیبتی که مرا اندوهگین می کند ٬ نزد کس دیگری است
علت اش مهم نیست ٬ اما بر آنچه هنوز ناشناخته است ٬ نامی نتوانم نهاد
اما برای سوزاندن من کافی است ٬ به گمانم اندوه بی نام است.
شکسپیر.ریچارد دوم.پرده دوم
که حاصل «هیچ » است . این رنج آن را زاده است ٬ اگر چه اندوه من این سان نیست.
شاید که «هیچ » چیز بی اهمیتی باشد چرا که هیچ چیز اندوه مرا نزاده است
اگر چه اندوهی است راستین ٬ اما برای من بس مهم است
آن مصیبتی که مرا اندوهگین می کند ٬ نزد کس دیگری است
علت اش مهم نیست ٬ اما بر آنچه هنوز ناشناخته است ٬ نامی نتوانم نهاد
اما برای سوزاندن من کافی است ٬ به گمانم اندوه بی نام است.
شکسپیر.ریچارد دوم.پرده دوم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر