۱۳۸۹ مهر ۲۹, پنجشنبه

کی بود کی بود من نبودم

خوب یعنی اگه کسی بخواد فکر کنه با یه گله کارگر و مهندس و عملیه و بنا  که همشون یه جا جمع شدند آدم با هیچ کدمشون درگیر نشه خیلی خوش خیالیه به خدا.
یه مشت کوبوندم تو چشم سر کارگر کارگاه.
اخراجیشم به جون خریدم. ولی با کمال تعجب دیدم مدیر سایت میگه اینجا همچین کارایی طبیعیه. ولی محکم زدی رفیق!!!!!
هاج و واج موندم چه اتفاقی افتاده؟
گفتم "چه اتفاقی افتاده"  یاد فیلمی افتادم: «چه اتفاقی افتاده؟» جمله‌ی پایانی فیلم «تفنگ قدیمی» (روبر انریكو، 1975) كه از دهان ژولی‌ین داندیو (فیلیپ نواره) بیرون میاد كه آلمان هیتلری و هیتلر آلمان به فرانسه‌ی مادری او حمله كرده و همه‌ی كسانش رو كشته و اون، چون خواب‌زده‌ ی از خودبی‌خود، دست به انتقامی تمام‌عیار زده و حالا، دست‌آخر، بعد از كشتن همه‌ افراد دشمن، از كابوس ِ بیداری بلند شده و به خود اومده و از هیچ‌كس می‌پرسه: «چه اتفاقی افتاده؟»

۲ نظر:

فرانی گفت...

خوبیش اینه آب و هوای جنوب بوکسور پرورش میده.
من حمایت خودمو از مشت محکمت اعلام میکنم.

بعدشم من یک کامنت برای تبریک وبلاگت گذاشته بودم اون اوایل . حال نه پستت هست نه کامنت.
دوباره تبریک بنده رو برای بازگشایی وبلاگ گرمازده ی جنوب پرور نفت خیزت پذیرا باش.

فرانی

saeed گفت...

mersi frani jan
estedadi dashtam to boxs

on comment to ro ba postam bardashtam. nemidonestam commentam pak mishe chon barnemidashtam

kheli khoshal am frani ja inja mibinamet